پاييز من را به تو نشان داد، همان پاييزي كه تو را عاشق من كرد.
زمستان من را عاشق تو. همان زمستاني كه تو را از من گرفت.
پس از آن ، نه بهار . نه تابستان نه پاييز نه زمستان نتوانستند.
اين دومين پاييزي است كه تمرين نبودنت مي كنم. فصل پنجمي بايد، كه تو را از من بگيرد.
تو ,كه ,زمستان ,فصل ,پنجمي ,عاشق ,تو را ,فصل پنجمي ,را عاشق ,از من ,را از
درباره این سایت